جزیره ی عشق جمعه 88/2/11 , 5:4 ص محمد نظر جزیره عشق با سکوت زیرکانه منو فریاد زدی با چشات دوست دارم رو تو گوشم داد زدی با نگاه عاشقت مست مستم کردی به می و جام و سبو باده پرستم کردی الهی الهی تا نفس تو سینه هست بمونی برای من ازغم خبری نبوداگرعشق نبود**دل بود ولی چه سوداگرعشق نبود؟ بی رنگ ترازنقطه موهومی بود**این دایره ی کبود،اگرعشق نبود؟ از آینه ها غبار خاموشی را**عکس چه کسی زدود اگرعشق نبود؟ درسینه هرسنگ دلی درتپش است**ازاین همه دل چه سوداگرعشق نبود؟ بی عشق دلم جزگرهی کورچه بود؟**دل چشم نمی گشوداگرعشق نبود از دست تودراین همه سرگردانی**تکلیف دلم چه بوداگرعشق نبود؟