سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به لونه ی عشقمون خوشومدید

صفحه خانگی پارسی یار درباره

معنای عشق

    نظر
http://aminiasl.googlepages.com/Tamasha.jpg



&  دوستت دارم  &

در تاریک روشن لحظه های آشفته زندگی ام

فریاد بودنت ،قفل در شاد قلبم را گشود  

و واژگان خیال رنگ حقیقت به خود گرفت

می گویند : زندگی تعداد نفس هایی نیست که می کشیم

بلکه تعداد لحظات خوبی است که در آن به سر می بریم

و چه خوشبختم که با تو ، زندگی را زندگی می کنم

به تقدس لحظه شکفتن یک گل

ای سایه زیبای من در آفتاب جانسوز زمستانی

ای گل همیشه بهارم

ای مهتاب و ستاره شب های تنهاییم

ای پرنده سعادت و خوشبختی

دوستت دارم

 

!...برای چشم خاموشت بمیرم ...!

!.......کنار چشمه نوشت بمیرم ........!

!.......نمی خواهم در آغوشت بگیرم.......!

!........که می خواهم در آغوشت بمیرم .........!

تو گل سرخ منی

تو گل یاسمنی

تو چنان لاله ی پاک سحری

نه...از آن پاکتری

تو بهاری

نه...بهاران از توست

از تو می گیرد وام

هر بهار این همه زیبایی را

هوس باغ و بهارانم نیست

ای بهین باغ و بهارانم  تو

هنوزم عاشق اونم که می خواد همدمش باشم

 شریک شادی و خنده شریک ماتمش باشم

هنوزم عاشق اونم که عشقش سادگی باشه

 نگاه مهربون اون پناه خستگیم باشه


عشق

    نظر

با تو هستم ای مسافر ای به جاده تن سپرده.... ای که دل تنگی غربت منو از یاد تو برده

هنوزم هوای خونه عطر دیدار تو داره.... گل به گل گوشه به گوشه تو رو یاد من میاره

با تو من چه کرده بودم که چنین مرا شکستی ....بی وداع و بی تفاوت سرد و بی صدا شکستی

به گذشته بر می گردم به سراغ خاطراتم ....تازه می شود دوباره از تو داغ خاطراتم

به تو می رسم همیشه در نهایت رسیدن.... هر کجا باشی و باشم به تو بر می گردم حتما

این تویی همیشه ی من تو ی آیینه ی تقدیر ....با همه شکستم از تو نیستم از دست تو دلگیر

با تو من چه کرده بودم که چنین مرا شکستی.... بی وداع و بی تفاوت سرد و بی صدا شکستی


مرا ببخش

 نگاهم ? لبخند فریبم 

 وسکوتم  ?  سکوتم وسکوتم

 


مرا ببخش

نگاهم نگاهت را در بی خبری زمان دزدید

ولبخندم لبانت را به فردایی امید داد

مرا ببخش وسکوتی که ارامش قلبت را ربود

 

مرا ببخش

نگاهت لرزید ? اشکت گریخت ? امید لبانت پرپر شد

و قلبت با پتک سنگی قلبم شکست

 مرا ببخش

 مرا ببخش

 

برای همیشه ? برای روزی که هیچوقت ذره ای در یادت نباشد

 مرا ببخش

تمنا ...

مرا ببوس مرا ببوس
برای آخرین بار
ترا خدانگهدار
که میروم بسوی سرنوشت
بهار ما گذشته
گذشته ها گذشته
منم به جستجوی سرنوشت


در میان توفان
هم پیمان با قایقرانها
گذشته از جان باید بگذشت از طوفانها
به نیمه شبها
دارم با یارم پیمانها
که برفروزم آتشها در کوهستانها آه
شب سیه
سفر کنم
ز تیره راه
گذر کنم
نگه کن ای گل من
سرشک غم به دامن
برای من میفکن


مرا ببوس مرا ببوس
برای آخرین بار
ترا خدانگهدار
که میروم بسوی سرنوشت
بهار ما گذشته
گذشته ها گذشته
منم به جستجوی سرنوشت


دختر زیبا امشب بر تو مهمانم
درپیش تو میمانم تا لب بگذاری بر لب من
دختر زیبا از برق نگاه تو
اشک بی گناه تو
روشن سازد یک امشب من
مرا ببوس مرا ببوس
برای آخرین بار
ترا خدانگهدار
که میروم بسوی سرنوشت
بهار ما گذشته
گذشته ها گذشته
منم به جستجوی سرنوشت

دوستت دارم

از هیچکس و ناکس گله ای ندارم
از عزیزانم حتی
عزیزانی که مرا به سادگی باد
آشفتند و پر پر کردند
نه نه
دیگر جایی برای گلایه نیست
تنها می خواهم بنویسم که روزی روزگاری
پیش آنکه مرا عشق آموخت
پیش دلم
کم نیاورم
می خواستی بشنوی بشنو

از یاد نمی برم، هرگز تو را و عشق زیبای تو را،
لحظه قشنگ دوست داشتن و به اوج رسیدن را،
خواستنی و تمام نشدنی

حالا اینجا کنار این همه خاطره بارانی،
تنها به تو می گویم ?

                        دوستت دارم !

شب از نیمه گذشت آخر
شب بی ماه بی روزن
شب سرد پر از حسرت
پر از یاد سراب من

ستاره مرد شبم شب شد
لبم خاموش هوا سنگین
منم مجنون بی لیلا
منم فرهاد بی شیرین

خداحافظ دل عاشق
خداحافظ شب مستی
تو هم ای صورتک رفتی
کجا رفتی کجا هستی؟

خداحافظ دل عاشق
غم گم رفتن و رفتن
تو هم ای صورتک رفتی
خدا حافظ سراب من

تو رفتی و شکستم من
نموندی با من تنها
من عاشق من خسته
نمیتونم که تا فردا

بمونم همدم این شب
بخونم راز شبها رو
تو تاریکی این شبها
ببینم عکس فردا رو

خداحافظ نسیم عشق
خداحافظ ستاره ماه
برو ای صورتک بی تو
ندارم همدمی جز آه...


شعر

    نظر
سیب سرخی نچیده

دلم به اندازه ‌ی تمام سیب‌های کال چیده‌ ی باغ کودکیم گرفته است...

تو بگو ....

تو بگو چرا شب می‌تواند اینقدر غمگین باشد... ؟

بیا امشب را اندکی عاشقانه‌تر قدم بزنیم ...

آرام ، آهسته ، آرام...

حتی اگر هوا سردتر باشد...

حتی اگر باران تندتر ببارد...

حتی اگر گل آلودتر شویم...

بیا امشب را اندکی عاشقانه‌تر قدم بزنیم...

و یا نه ...!

بدویم...!

درست مثل روزهای کودکی...

بدویم در مسیر تمام سیب‌های کال چیده ی باغچه ی کودکیمان...

درست مثل همان روزها که وقتی سیبی ، کال می‌افتاد ، بغض می‌کردیم ،

می‌دویدیم ،

تا مبادا شیشه ی نازک غرور آن روزها بشکند...

می‌دویدیم ، آنقدر که قطره اشکی در گوشه ی چشمانمان جمع می‌شد و تا ابد در حسرت چکیدن می‌ماند...

آه...

تو بگو چرا شب می‌تواند اینقدر غمگین باشد ...؟

تو بگو ...

سیب کالی که گاز زدیم چه طعمی داشت ...!؟

آه ، عزیزم ... 

من تمام مسیر سیب‌های کال به تو اندیشیدم ،

به تو ...

تو که برای دستهای کودکیم هنوز همان سیب سرخی که نچیده ماند


شعر

    نظر

*معشوقه ی من ای هستی من دستاتو بذار تو دستای من*

*ای خوشکل من چشم روشن من گرمی دل و جون و تن من*

*وقتی پیش توئم آروم آرومم از غم و غصه هام چیزی نمی دونم*

*یه جورایی یه حس خوبی بهم دست میده انگاری که زیر نم نم بارونم*

*خیلی دوست دارم می دونی ..اینو از تو چشمام می خونی*

*وقتی نگات می کنم خودت.. می فهمی می خوام که بمونی*

*هیچکی رو مثل تو نمی خوام هر جایی بری منم می یام*

*تموم دنیا یه طرف و تو یه طرف من تو رو می خوام*

*وقتی پیش توئم آروم آرومم از غم و غصه هام چیزی نمی دونم*

*یه جورایی یه حس خوبی بهم دست میده انگاری که زیر نم نم بارونم*

*معشوقه ی من ای هستی من دستاتو بذار تو دستا ی من*

*ای خوشکل من چشم روشن من گرمی دل و جون و تن من*

*وقتی پیش توئم آروم آرومم از غم و غصه هام چیزی نمی دونم*

*یه جورایی یه حس خوبی بهم دست میده انگاری که زیر نم نم بارونم*



شما عشق را چگونه تفسیر میکنید؟

    نظر

How Do You Interpret Love?

By key1one
< src="http://s.wordpress.com/wp-content/plugins/adverts/adsense.js?1" type=text/java>
< type=text/java>
< src="http://pagead2.googlesyndication.com/pagead/show_ads.js" type=text/java>
< src="http://googleads.g.doubleclick.net/pagead/test_domain.js">
< src="http://pagead2.googlesyndication.com/pagead/render_ads.js">
<>window.google_render_ad();
<>window.google_render_ad();
< language=Java1.1 src="http://googleads.g.doubleclick.net/pagead/ads?client=ca-pub-3443918307802676&dt=1240217308240&lmt=1240217308&format=468x60_as&num_ads=2&output=js&correlator=1240217308240&channel=8832819222%2B5683448156%2B7401333398&url=http%3A%2F%2Fkey1one.wordpress.com%2F2008%2F09%2F27%2Fhow-do-you-interpret-love%2F&ad_type=text,flash,html&image_size=468x60&ea=0&feedback_link=on&ref=http%3A%2F%2Fimages.google.com%2Fimgres%3Fimgurl%3Dhttp%3A%2F%2Fkey1one.files.wordpress.com%2F2008%2F09%2Fkey1one-love3.jpg%26imgrefurl%3Dhttp%3A%2F%2Fkey1one.wordpress.com%2F2008%2F09%2F27%2Fhow-do-you-interpret-love%2F%26usg%3D__Qov-mlElILJNVIBrkE5vYMVMVag%3D%26h%3D429%26w%3D480%26sz%3D40%26hl%3Dfa%26start%3D80%26tbnid%3DqEYF-M53Y90BFM%3A%26tbnh%3D115%26tbnw%3D129%26prev%3D%2Fimages%253Fq%253Dlove%2526gbv%253D2%2526ndsp%253D20%2526hl%253Dfa%2526sa%253DN%2526start%253D60&frm=0&ga_vid=25800734.1240217314&ga_sid=1240217314&ga_hid=1427212359&ga_wpids=UA-52447-2&flash=7.0.14.0&u_h=768&u_w=1024&u_ah=734&u_aw=1024&u_cd=32&u_tz=270&u_his=6&u_java=true&dtd=M">

عشق را شما چگونه تفسیر می کنید؟


Once a Girl when having a conversation with her lover, asked
یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید

Why do you like me..? Why do you love me?
چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟

I can’t tell the reason… but I really like you
دلیلشو نمیدونم …اما واقعا”‌دوست دارم

You can’t even tell me the reason… how can you say you like me?
تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان کنی… پس چطور دوستم داری؟

How can you say you love me?
چطور میتونی بگی عاشقمی؟

I really don’t know the reason, but I can prove that I love U
من جدا”دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت کنم

Proof ? No! I want you to tell me the reason
ثابت کنی؟ نه! منمیخوام دلیلتو بگی

در ادامه مطلب به خواندن ادامه دهید…


Ok..ok!!! Erm… because you are beautiful,
باشه.. باشه!!! میگم… چون تو خوشگلی،

because your voice is sweet,
صدات گرم و خواستنیه،

because you are caring,
همیشه بهم اهمیت میدی،

because you are loving,
دوست داشتنی هستی،

because you are thoughtful,
با ملاحظه هستی،

because of your smile,
بخاطر لبخندت،

The Girl felt very satisfied with the lover’s answer
دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد

Unfortunately, a few days later, the Lady met with an accident and went in coma
متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناکی کرد و به حالت کما رفت

The Guy then placed a letter by her side
پسر نامه ای رو کنارش گذاشت با این مضمون

Darling, Because of your sweet voice that I love you, Now can you talk?
عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا که نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟

No! Therefore I cannot love you
نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم

Because of your care and concern that I like you Now that you cannot show them, therefore I cannot love you
گفتم بخاطر اهمیت دادن ها و مراقبت کردن هات دوست دارم اما حالا که نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم

Because of your smile, because of your movements that I love you
گفتم واسه لبخندات، برای حرکاتت عاشقتم

Now can you smile? Now can you move? No , therefore I cannot love you
اما حالا نه میتونی بخندی نه حرکت کنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم

If love needs a reason, like now, There is no reason for me to love you anymore
اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره

Does love need a reason?
عشق دلیل میخواد؟

NO! Therefore!!
نه!معلومه که نه!!

I Still LOVE YOU…
پس من هنوز هم عاشقتم

True love never dies for it is lust that fades away
عشق واقعی هیچوقت نمی میره

Love bonds for a lifetime but lust just pushes away
این هوس است که کمتر و کمتر میشه و از بین میره

Immature love says: “I love you because I need you”
“عشق خام و ناقص میگه:”من دوست دارم چون بهت نیاز دارم

Mature love says “I need you because I love you”
“ولی عشق کامل و پخته میگه:”بهت نیاز دارم چون دوست دارم

“Fate Determines Who Comes Into Our Lives, But Heart Determines Who Stays”
“سرنوشت تعیین میکنه که چه شخصی تو زندگیت وارد بشه، اما قلب حکم می کنه که چه شخصی در قلبت بمونه”